ایجاد اپوزسیون دموکراتیک و ترقي خواه در دستور روز قرار دارد
داکترحبيب منگل داکترحبيب منگل

----------------------------------------------------------------------------------------------
مصاحبه راديويي آقای حبيب منگل با راپورتر راديو صدای افغان که از شهر گوتنبرگ سويدن پخش مي گردد
----------------------------------------------------------------------------------------------
or Dounload MP3
----------------------------------------------------------------------------------------------


این مطلب را داکتر حبیب منگل يکتن از پيش کسوتان نهضت ميهني در مصاحبه يي عنوان کرد که اخیرا به رادیو پیام افغان که از شهر گوتنبرگ سويدن پخش مي گردد انجام داده است که اينک فشرده ان تقدیم میگردد . سوال : جناب منگل در خطوط اساسی نهضت میهنی , در مقالات و گفتگوی رادیویی شما بیشتر روی وحدت ملی تاکید میشود . نخست شنوندگان محترم رادیو پیام افغانستان انتظار دارند تا تعریف جامعي در باره این اصطلاح سیاسی از شما بشنوند وبه درستی بفهمند که در پشت این شعار خوش ایند منافع کدام نیروهای ملی وجهانی نهان می باشد . جواب : مسله وحدت ملی وتحکیم ان یکی از موضوعات مهم وحیاتی برای مردم وکشور ما به شمار میرود . اما قبل ازین که به سوال شما بپردازم میخواهم مختصرا در باره نهضت میهنی دموکراسی وترقی افغانستان به شنونده گان عزیز وگرامی وشما معلومات ارایه کنم . نهضت میهنی که طرح ایجاد ان تقریبا سه سال پیش , پس از سقوط نظام قرون وسطایی طالبان , توسط عده يي از فعالان سیاسی به نماینده گی از گرایش های مختلف ملی ووطندوست , تجددگرا, دموکراتیک وترقی خواه در خارج کشور پیش کش گردید , برای همبستگی ,وحدت وبسیج ترقی خواهان افغانستان در یک ساز مان فراگیر سیاسی فعالیت میکند . نهضت میهنی هنوز تفکر است نه تشکل . فعالان نهضت تلاش دارد تا پس از تماس ها با کتله وسیع , گروه ها وسازمانهای سیاسی ومحافل مترقی در داخل وخارج کشور و پس از تامین نسبی جوشش وهمسویی فکری- اندیشه یی با این گروه ها یک جا با انها , اندیشه ایجاد نهضت فراگیر سیاسی ویا سازمان بزرگ , واحد وسراسری نیروهای تجدد گرا , دموکراتیک , پیشرو وعدالت پسند در یک مجمع بزرگ سراسری که از مشروعیت ونماینده گی قابل ملاحظه این گرایش ها بر خوردار باشد به واقعیت مبدل سازد . نهضت میهنی دموکراسی وترقی افغانستان یک جریان سیاسی , گروه ها , گرایش وفعالان سیاسی چپ , ملی ودموکراتیک است . نهضت در عرصه سیاست داخلی به ارزش های انسان سالاری , مردم سالاری , برابری ملی , ازادی وعدالت اجتماعی ودر عرصه سیاست خارجی به همکاری ,همبستگی وهمگرایی بین المللی متعهد ومعتقد است . نهضت میهنی برای ارمان افغانستان ازاد ودموکراتیک , شگوفان وسر بلند واعمار یک جامعه مدنی وباز , پیشرفته وعادلانه مبارزه میکند . نهضت میهنی مبتنی بر اصول , ارزش ها واهداف فوق موضع گیری روشن وشفاف , دموکراتیک وترقی خواهانه ذیل را در مورد حل مسله ملی وتحکیم وحدت ملی اتخاذ وتعقیب مینماید : افغانستان کشور کثیرالملیت وکثیرالقومی است . این کشور به همه اقوام وقبایل وملیت های با هم برابر وبرادر این کشور متعلق ومربوط است . اب ,خاک وسر زمین , افتخارات وعظمت افغانستان به همه ملیت ها واقوام این کشور متعلق ومربوط است . افغانستان وطن مشترک وعزیز همه ماست وخوشبختی اقوام این کشور درهمین سر زمین تامین شده میتواند . درین کشور هیچ ملیت وقوم بر ملیت وقوم دیگربرتری وحق برتری ندارد . از دیدگاه نهضت تلاش برای هر نوع بر تری جویی یک قوم بر قوم دیگر یک ملیت بر ملیت دیگر مردود است وقابل پذیرش نیست . انسانیت معیار است و ما به حل مسله ملی برمبنای انسانی وشهروندی معتقد هستیم . در مطابقت به اصول انسانی وشهروندی همه ساکنین , اقوام وملیت های این کشور زن ومرد باهم برابر اند . ایجاد یک دولت مقتدر وکارای مرکزی شرط وحدت ملت وکشور است ؛ اما تمام امور نباید در مرکز وانهم در دست یک شخص متمرکز گردد واز همه مهمتر اینکه دولت مرکزی ومرکز نباید از منافع یک قوم خاص نماینده گی ودفاع کند , در خدمت همه اقوام قرارداشته باشد . ما مخالف مرکزیت گرایی ومطلق کردن مرکزیت وهم چنان مرکزیت گریزی وفرار ازمر کز در حل مسله ملی هستیم . ما طرفدار حل مسله ملی وتحکیم وحدت ملی بر مبنای ناسیونایزم مدنی هستیم بعنی اینکه همه ساکنان یا شهروندان این کشور از حقوق برابر ملی وانسانی برخودرا باشند . نهضت میهنی در حالی که از مساعی همه وطندوستان وترقی خواهان کشور که بر مبنای اصول انسانی وشهروندی برای برابری ملی مبارزه میکند استقبال می کند , پيشنهادات خودرا که در طرح اولیه نهضت سه سال پیش پیش کش شده است و به نظر ما جامع ترین فورمول بندی درراستای تامین برابری ملی وتحکیم وحدت ملی میباشد مطرح میسازد : -- مبارزه برضد هر گونه ساختار سیاسی مبتنی بر استبداد وارتجاع , برتری جویی های نژادی , قومی , ملی , محلی , زبانی , مذهبی وگروهی . -- مخالفت در برابر تبلیغات وتحریکات تبعیض امیز وانجام عمل تبعیضی , نفرت وخصومت قومی , ملی ومذهبی . -- جانبداری از چنان حکومت مرکزی که متعهد به تامین تساوی حقوق تمام ملیتها ی ساکن کشور در تمام عرصه ها اعم از سیاسی , اقتصادی , اجتماعی ,فرهنگی و مذهبی بر مبنای اصول دموکراسی به خاطر تحکیم وحدت ملی مردم افغانستان باشد . -- پشتیبانی از تجدید نظر بر سیستم , شکل وشیوه های اداره وتشکیلات اداره - دولتی بر اساس اصول دموکراتیک . -- مبارزه در راه ایجاد شوراهای انتخابی ودموکراتیک محلی . -- پشتیبانی از تعمیم اصل نظر خواهی ومراجعه به ارای مردم در موارد ومسایل عمده ءملی و تاکید بر انجام سر شماری نفوس تحت نظارت سازمان ملل متحد . -- مبارزه برای حل مسله کوچیها در کشور . این است اصول , میکانیزم وسیاست نهضت میهنی دموکراسی وترقی افغانستان در باره حل مسله ملی وتحکیم وحدت ملی. وحدت ملی یک ارزش ماورامنافع قومی وگروهی می باشد که اعتقاد به ان ساکنان این سرزمین را به یک ملت واین ملت را به یک کشور ودولت مبدل میسازد . پس منافع افغانستان ومنافع ساکنان وشهروندان این کشور ماورای منافع قومی وگروهی قرار دارد. قوم گرایی از نام هیچ قوم قابل پذیرش نیست وذهنیت قبیلوی وقومی یک ذهنیت ارتجاعی می باشد . دیدگاه ها وروش ناسیو نالیستی افراطی , تنگ نظرانه وقوم گرایانه نه فقط به وحدت ملی مردم افغانستان , حفظ وطن وکشور واحد کمک نمی کند , بلکه اب را به اسیاب دشمنان افغانستان می ریزد ؛ واین وطن را به سوی تباهی میکشاند و تباهی این وطن تباهی همه ماست . متاسفانه هستند گرایش های که در پشت شعار های تفرقه افگنانه قومی پنهان شده اند , مردم که از هزاران سال به این سو در یک وطن واحد زندگی میکنند وبا تاروپود یکی شده اند وباهم جوش خورده اند واز نظر خونی , محلی , قومی واتنیکی میرود که به یک ملت مبدل شوند , میخواهند انها را تنها وتنها به خاطر بدست اوردن چوکی بطور مصنوعی از هم جدا سازند . این است نظریات وپاسخ من درابطه به سوال وحدت ملی .
سوال : لطفا اندکی توضیح بفرمایید که از نظر شما راه ها ووسایل نیل به وحدت ملی کدام ها اند ؟ جواب : قبلا گفتم که تامین تعادل مرکزیت وخودگردانی محلی راه اصولی حل مسله به شمار میرود . یعنی ایجاد یک دولت مقتدر وکارا مرکزی, که از منافع تمام شهر وندان , اقوام وقبایل وملیت های ساکن این کشور دفاع کند وعدم تراکم وتمرکز امور در مرکز وتوزیع قدرت و امور اداره بین محلات ومرکز . به عباره دیگر در چنین شکل اداره محلات از مرکز وقوانین ان در وجود نهادهای انتخابی مرکزی اطاعت می کند . ولی ار گانها وشوراهای قدر ت محلی برای تامین قدرت درحل مسایل محلات از تمام صلاحیت بر خودار باشند .مرکز به رشد اقتصادی , اجتماعی وفرهنگی محلات توجه می کند وساکنان محلات از تمام حقوق سیاسی , اقتصادی , اجتماعی وفرهنگی به شکل متوازن وعادلانه بر خوردار می باشند . سوال : دولت اسلامی افغانستان بر پایه لرزان تنظیم های بنیاد گران اخوان المسلمین , وهابیون سعودی وواپس گرایان دیوبندی , سلطنت طلبان کهنه کار وامریکایان افغان تبار دارایی گرایش های طالبی استوار است .شما چه فکر میکنید که ازین کلوخ های فرسوده تاریخ , افغانستان دموکراتیک , سیکولار ومدنی اباد شده میتواند یا نه ؟ جواب :من به این عقیده هستم که دموکراسی را توسط نیروهای از نظر اندیشه وبگروند سیاسی ضد دموکراتیک نمی توان تحقق داد . جامعه مدنی وعدالت اجتماعی را نمی توان توسط نیروهای ارتجاع عملی ساخت . این درحاليست که حلقات وگروه های مختلف ارتجاع وبنیاد گرایان هنوز هم در شاهرگ های نظام ودر موارد ی در عرصه های معین مخصوصا درعرصه های سیاسی ونظامی هنوز هم مسلط هستند . در چنین شرایط مسلما تمام پروگرام های که به خاطر افغانستان نوین , ازاد ودموکراتیک عنوان شده اند ودر مرکز ان ارزش های دموکراتیک قانون اساسی وارزش دموکراتیک وترقی خواهانه پروسه جاری زیر سوال میرود . طوریکه قبلا گفتم تنها وتنها نیروی متعهد ومعتقد به ارزش های تجدد و ترقی , ازادی وبرابری میتواند همین پروگرام تحول طلبانه وترقی خواهانه را که عنوان شده اند تحقق بدهد . سوال : داکتر صاحب منگل اگر این نیروهای واپس گرا, استعداد وقابلیت پایه گذاری یک دولت ملی ودولت همبسته ونیرومند را ندارند , پس چرا نیروهای سیاسی طرفدار دموکراسی وپر شتاب افغانستان در انتظار ذکات ومیراث وصدقه سیاسی بنیاد گرایان نشسته است . وقسمیکه میگویند که "حق داده نمی شود بلکه گرفته میشود" وهم چنان مولانای بلخ می گوید "تا نگرید طفلک حلوا فروش , دیگ بخشایش کجا اید به جوش" .درین باره شما چه میگویید . جواب : شما به یک مشکل ودر واقع مسله اساسی اشاره کردید . و ان عدم حضور موثر نیروهای طرفدار دموکراسی در وضعیت سیاسی وپروسه های سیاسی می باشد . درست همین عدم حضور نیروهای ترقی خواه خلای بزرگ سیاسی را به وجود اورده است که تحولات وجهات دموکراتیک روند جاری را زیر سوال می برد وبه چالش می گیرد . نیاز مندی تداوم مبارزه وحضور موثر ونیرومند ومتحدانه نیروهای دموکراتیک وترقی خواه در پروسه های جاری یک ضرورت مبرم وبه مسله روز مبدل شده است و زمان ان فرارسیده است که این نیروها در دو استقامت یعنی در استقامت وحدت وهمبستگی خود و ثانیا در استقامت ایجاد یک اپوزسیون واقعا دموکراتیک وترقی خواه فعالیت کنند , تا پروسه جاری تحولات را از گزند های احتمالی ویا افتیدن افغانستان به کام بحران جلوگیری وحفظ کرده وبه امنیت , ثبات , ازادی , دموکراسی وبه یک دولت ونظام واقعا دموکراتیک نایل امد . درین جاست که ضرورت وحدت وهمبستگی ترقی خواهان کشور به میان می اید و نهضت فراگیر سیاسی , درست ازین ضرورت ناشی شده است .
اما خاطر نشا ن باید کرد که نهضت میهنی دموکراسی وترقی افغانستان جز پروسه وحدت وهمبستگی ترقی خواهان می باشد , نه محور این پروسه . به عباره دیگر نهضت به همه نیروهای دموکراتیک , تجددگرا وطندوست وطرفداردموکراسی وعدالت اجتماعی مراجعه میکند که بیایيد که در یک حرکت سیاسی واحد بری ایجاد یک سازمان واحد و فراگیر سیاسی ویا یک جبهه متحد به خاطر تامین صلح دایمی , ثبات ,امنیت بازسازی ودموکراسی و پیروزی تلاش های دموکراتیک وترقی خواهانه جاری متحد شویم وپیش برویم . بدین جهت است که وحدت وهمبستگی ترقی خواهان افغانستان وایجاد یک اپوزسیون صلح خواه , قانونی وواقعا دموکراتیک برای حل مسایل امروز و ارمان یک افغانستان ازاد ودموکراتیک پیشرفته وسربلند در دستور روز قراردارد. سوال : ایا زمان ان نرسیده است تا نیروهای طرفدار ازادی , دموکراسی , ترقی وعدالت اجتماعی وملی با بر نامه ها واهداف وشعار های روشن , طبق ارزش های دموکراتیک قانون اساسی وارزش های اعلامیه جهانی حقوق بشر به مبارزات صلح امیز ودموکراتیک خود اغاز وبه پراگندگی خود غلبه کند . جواب : بلکل زمان ان فرا رسیده وحتا دیر شده است . اگر ما هر چه زودتر متحد نشویم وفعالانه ومتحدانه وارد صحنه نشویم ودر وضعیت سیاسی حضور نیابیم , این خطر وجود دارد که تلاش های ترقی خواهانه ناکام ودرنتیجه تمام قر بانی های مبارزه به هدر رود و و کشور بار دیگر به کام بحران فرورود . ما به همه نیروهای ترقی خواه مراجعه میکنیم و پشنهاد داریم به که بیایید صرف نظر از انقطاب ها و مناقشات گذشته , بدون انتقام گیری وتنگ نظری وتصفیه حساب های گذشته برای امروزوفردای افغانستان متحد شویم وبا اتکا بر وجو ه اشتراکات متحد شویم . ما حاضریم به همه ترقی خواهان کشور به خاطرایجاد یک سازمان واحد بزرگ وواحد سیاسی ویا درایجاد یک جبهه به مذاکرات بنشنیم . سوال : ایا امکان دارد که افغانستان بدون کمک کشور های دیگر میتواند مستقل باشد ویا شود . جواب : بحث جالب ووسیع است. بطور خلاصه باید بگویم که ملت ها ومردمان در تحلیل نهایی , با اتکای خود وبا امکانات مبارزه و کار وبا وحدت وزحمت کشی واستفاده از پوتانسیل های ملی خود میتوانند به پای خود ايستاده شوند وبه ازادی , دموکراسی وترقی نایل ایند . اما باین وجود نباید به یک نوع تنگ نظری وافراطیت ناسیونالیستی متوسل شویم و نقش فکتور های بین المللی را در سرنوشت ملل انکار کنیم . جهان ما به یک دهکده جهانی مبدل شده است در چنین جهان سرنوشت همه کشور ها وجوامع دور ونزدیک با یکدیگر جوشش خورده است وهیچ کشور وملت بدون همکاری جهانی نمی تواند به پشرفت نایل اید . بنابران یک تعادل منطقی بین فکتورهای داخلی وخارجی به میان می اید . ما در همین دهکده جهانی به سر می بریم , ما باید اصول , کلتور وشیوه زنده گی متمدنانه را با بشریت وجهانیان فراگیریم. ما از افراطیت ناسیونالیستی واز بیگانه ستیزی ودشمنی به کشور های دور ونزدیک وبا دیگر ملل باید خوداری کنیم . اما با وابستگی به کشور ها ودولت هانیز نباید تن درداد .ما از همکاری بین المللی که برای صلح , ترقی , ثبات , ازادی واستقلال افغانستان وخوشبختی مردم این کشور صورت می گیرد حمایت می کنیم .
سوال : هر گاه در پارلمان اینده افغانستان بنیادگرایان وشاگردان مولانا فضل الرحمان وقاضی حسین احمد وجنگ سالاران وابسته به اداره نظامی پاکستان تسلط پیدا کنند , درونمای رشد افغانستان را چگونه ارزیابی میکنید . جواب : اگر حوادث درین سمت انکشاف کند که شما به ان اشاره کردید , این کشور حد اقل به بحران قانون اساسی روبرو میشود . به این معنا که نیروهای ارتجاع به استفاده از ستیژ پارلمان وامکانات پارلمانی میتوانند پروسه دموکراتیزه کردن حیات سیاسی و مدنی ساختن سیستم سیاسی وحقوقی , عرفی ساختن زندگی اجتماعی وبالاخر ه پروسه تحولات اساسی را سبوتاژ وبه بن بست بکشانند . در چنین صورت خطر مقابله حکومت وپارلمان به میان می اید واین درحالیست که حکومت نمی تواند پارلمان را منحل کند . این مقابله میتواند به بحران قانون اساسی و بالاخره انکشافات تراژید ودارماتیک بزرگ منتج شود . بنابران درصورت تسلط ارتجاع در پارلمان تمام دست اورد های مبارزات مردم به خطر مواجه میشود . در چنین شرایط این ضرور ت ملی به میان می اید که نیروهای طرفدار دموکراسی وجامعه مدنی در درون وبیرون پارلمان متحد شوند وبا پیش کشیدن بهترین کاندیدان متعهد ومعتقد به ارزش های دموکراتیک ومنافع مردم وموفقیت انها از تسلط ارتجاع مذهبی وسیاسی در پارلمان جلوگیری نمایند . سوال : نظامی گران پاکستان با نام گذاری مر موزی راکت های نو ساخته خودرا غور وگاهی بابر نامگذاری کرده اند بالاحصار وگذرگاه کابل را "نشانه" می گیرند وروان تجاوز کارانه پاکستانی را به کشور ما سمت وسو می بخشد . چرا وزارت دفاع پاکستان در برابر این جنگ روانی واکنش سریع ومناسب نشان داده نمی تواند . جواب : سوال جالب روز است . وقبل ارین که به این سوال پاسخ بدهم نکات چند به عرض میرسانم وان اینکه : متاسفانه پاکستان معضله است ؛ هم برای افغانستان وهم برای بشریت متمدن وازاد . معضله ای که باید حل گردد . پاکستان منبع ترور وبنیادگرایی , قاچاق مواد مخدر وبالاخره منبع یک خطر مهم دیگر یعنی دارای بم اتومی است که او را بم اتومی اسلامی نامگذاری کرده اند . این کشور نه تنها امنیت وثبات در افغانستان را در گذشته وامروز بر هم زده است وتهدید میکند بلکه صلح و امنیت منطقه وجهان را نیز تهدید می کند . پاکستان عامل بیرونی بحرانها در افغانستان می باشد و همین پاکستان وشرکای جرمی افغانی , منطقوی وبین المللی شان اند که افغانستان رابه تباهی کشانيده اند . اهداف پاکستان در مورد افغانستان روشن است . وان اینکه پاکستان نمی گذارد, افغانستان به یک کشور دموکراتیک , ازاد ونیرومند و پل دوستی یبن ملل , پارتنر جامعه جهانی وقدرت های جهانی وهمکار ی های بین المللی در قلب اسیا مبدل گردد . این کشور در وجود افغانستان پیشرفته , مترقی ونیرومند وپر قدرت زوال ونابودی خودرا می بیند . بنابر ان پاکستان را باید درک کرد و به اهداف ان اشنا بود . در رابطه به سوال شما باید گفت که پاکستان به این نوع نامگذاری ها یک نوع ذهنیت نه تنها تجاوز کارانه بلکه تسلط طلبانه را القا میکند , افغانها را فریب می دهد ونه تنها افتخارات تاریخی افغانستان را زیر سوال می برد بلکه انرا به خود مربوط میسازد . بنابر ان توقع وارزو این است که دولت کنونی افغانستان ورهبری سیاسی وزعامت کشور نیات ومقاصد حیله گرانه ودشمنانه پاکستان را دررابطه به افغانستان در ک کند ودر برابر سیاست های مداخله گرانه پاکستان بی تفاوت نماند .
سوال : یکی از شنوندگان ما سوال دارند که ایا نیروهای چپ هنوز جا دارد که در دولت اینده افغانستان سهمی داشته باشند . جواب : درست است که پس از رویداد اپریل 1992که در اثر ان دولت جهموری افغانستان سقوط داده شد وگروه های مختلف جهادی وطالبی یکی بعد دیگری به قدرت رسیدند , که نه فقط بحران افغانستان با ابعاد هولناک وفاجعه بار ادامه یافت , بلکه جنبش دموکراتیک , ترقی خواهانه وچپ افغانستان نیزضربات بسیار جدی متحمل گردید . اما مبارزه ادامه دارد وعلی الرغم زیگزاگ ها وشکست های سیاسی نیروهای مترقی کشور زنده هستند ونقش انها در حل مسایل افغانستان نه تنها به پایان نرسیده بلکه بدون اشتراک ومشارکت انها هیچکدام از مسایل امروز وفردای افغانستان حل شده نمی تواند . همین اکنون بخش وسیع نیروهای چپ , نیروهای حاکمیت دیروز ونیروهای حکومت داکتر نجیب الله در داخل کشور در چارچوب مبارزات قانونی ومسالمت امیز در مبارزات وصحنه سیاسی حضور دارند . نیروهای چپ یک واقعیت سرسخت جامعه افغانی است وهیچ کس نیرو توانایی انرا ندارد که این نیرو ها را از صحنه سیاست افغانستان حذف کند وحذف چپ از سیاست افغانستان در واقع مساوی است به استقرار وتسلط دوباره ارتجاع بر مقدرات افغانستان . بطور خلاصه باید گفت که با شکست های سیاسی نیروهای سیاسی از صحنه مبارزه سیاسی حذف نمی شوند . مبارزه دوام دارد وپیروزی در تحلیل نهايي از نیروهای ترقی خواه وتحول طلب است . سوال : ایا به زنان در پارلمان اینده کشور سهم داده شده است. واگر سهم دارند ایا این حقیقت است یا نمایش سیاسی . جواب : اگر واقعیبینانه به مساله بنگریم باید گفت که زمینه ها وفرصت های معین برای حضور مجدد زنان در عرصه سیاسی به میان امده است ,و زنان افغانستان پس از یک دوره تسلط سیاسی ارتجاع وافراطیون مذهبی قد راست میکند ودر جنبش های سیاسی واجتماعی سهم می گیرند , تشکیلات وسازمانهای خودرا بوجود می اورند ودرعرصه سیاسی به گونه يي تبارز دارند . چنانچه همین اکنون عده زیادی ازز نان به کرسی پارلمان در نقاط مختلف کشور خودرا کاندید کرده اند و امید است در پارلمان اینده فرکسیونی داشته باشند تا از حقوق دموکراتیک خود و همه مردم دفاع کنند. اما فراموش نباید کرد که سهم گیری گسترده زنان در حیات سیاسی واجتماعی فقط وفقط در وجود استقرار یک نظام واقعا دموکراتیک , سیکولار ومدنی تامین شده میتواند که برای ایجاد چنین نظام هنوززمان و مبارزه طولانی در پیش است . /
September 11th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها